معنی مخترع موتورسیکلت
حل جدول
دایملر
مخترع آلمانی موتورسیکلت
دایملر
نوعى موتورسیکلت
تریل
مارک موتورسیکلت
هندا
موتورسیکلت پرقدرت
تریل
نوعی موتورسیکلت
تریل
فارسی به عربی
فرهنگ معین
(~. لِ) [فر.] (اِ.) دوچرخه ای که به وسیله موتور حرکت می کند.
فرهنگ عمید
وسیلۀ نقلیۀ موتوردار با دو چرخ که با نیروی حاصل از سوختن بنزین حرکت میکند،
فارسی به ایتالیایی
motocicletta
عربی به فارسی
مخترع , جاعل
تعبیر خواب
شما مخترع هستید: افتخار بزرگی نصیبتان میشود
دیگران مخترع هستید: پاداش خوبی برای کارشان خواهند گرفت.
فرزندان شما مخترع می شوند، شانس و خوشبختی - کتاب سرزمین رویاها
واژه پیشنهادی
دایملر آلمانی
لغت نامه دهخدا
مخترع. [م ُ ت َ رَ] (ع ص) از نو بیرون آورده شده و ایجاد شده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نو پدید آمده. تازه پدید آورده: عالم مخترع است هم به صورت و هم به هیولی. (جامع الحکمتین ناصرخسرو ص 24). به حکم آنکه صناعت شعر در بدو امر مخترع طبع عرب و مبتدع خاطر ایشان بوده است. (المعجم چ 1 ص 50). || (اصطلاح بدیعی) صنعتی است که معانی و لطایف تازه برانگیزد و تشبیهات و صنایع نو ایجاد نماید. مثال:
فلک جلال تو را وزن کرد با مه نو
به پله ای که تو بودی سبک گران آمد
اگر نبود گران سوی تو بگوی چرا
تو بر زمینی و ماهش بر آسمان آمد.
(مرآت الخیال چ بمبئی ص 112).
|| کلمه ٔ انشاء کرده شده. (ناظم الاطباء).
معادل ابجد
2482